ردپای اشک
مادر در آستانهی پر کشیدن است…
«دخترم وقتی برادرت این پیراهن کهنه را از تو خواست، بدان که به زودی از او جدا خواهی شد!» [۱]
زینب سلاماللهعلیها گوش میکند، تنها اشک است که پاسخ میگوید.
——————————————————-
هنگامهای برپاست و بهترینها یک یک بر خاک میافتند . . . نوبت به بنیهاشم رسیده است.
هر بار که امام حسین علیهالسلام بر بالین شهیدی میرود، زینب (س) با حضورش، پشتیبان برادر است.
مینالد و میگوید و میگرید. . .
اما این بار، عون، پسرش را آوردهاند.
حتی صدای ردپای اشکی بر گونهای هم به گوش نمی رسد!
سکوت و سکوت [۲]، مباد که بر چهره برادر گرد خجالتی بنشیند!
———————————————————————-
بانوی صبر و صلابت، بی آنکه بدانم چرا امروز، مخصوص شده است [۳]، میگویم:
زیارت نیمه رجب، ارزانی دلی که با داغ رفتن شما نشان دار شده است.
——————————————————
[۱] . اشک روان بر امیر کاروان، ص ۳۸۵
[۲] .خصایص زینبیه، ص ۲۲۷
[۳] .از حضرت ابا الحسن الرضا (ع) پرسیدم: در چه ماهى حضرت امام حسین (ع) را زیارت کنیم؟ حضرت فرمودند: در نیمه ماه رجب و نیمه ماه شعبان. کامل الزیارات ص ۱۸۲۲
نوشته:حمیده کاشیان